رمان عاشقانه




یانار 


هدف از رمان:هنجار شناسى،روایت واقعیتهاى زیر پوستى جامعه و پرداختن به سنتهاى پوسیده.
خلاصه: دخترانى که با هزار امید ازدواج مىکنند تا از آنچه که هستند و در آن زندگى مىکنن رهایى پیدا کنند،اما دریغ از لحظهاى تنفس،دریغ از رویاهاى کودکانه و عاشقانه و دریغ از لحظهاى آرامش….زندگى پیش رویشان سختتر از آنى بود که در تصورشان بود.آنقدر که دخترى را از نفس انداخته و دیگرى را به نفس زدن مىاندازد …. 
* امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشی چون لایقش هستی . 
این رمان رو تقدیم می کنم به بهترین دوست و بهترین همراهم در این کتاب،خانوم زهرا مشکاتی.

مقدمه:

ادامه مطلب



همونطور که داشتم تند تند آماده میشدم که برم دانشگاه زیر لب هی با خودم غر می زدم:

امروزم دیر می رسم، ای خدا نشد من یه روز زود از خواب بیدار بشم،کوله پشتیمو برداشتمو

از اتاق زدم بیرون، مامان تو آشپزخونه بود، همونطور که به سمت در می رفتم بلند گفتم: مامان من رفتم

مامان: دختر بیا صبحونه بخور بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

جوراب هفترنگ A diary of movies and books Mike پشت شیشه برف می بارد Katie my tea memes Jeffrey شرکت نودین رسا نت آهنگ های هایده IR series